تحلیلگر ایران زمین تورم زدایی از حرف تا عمل: راهکار های عملی برای مقابله با آن
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
برداشت ویلسون از یک نظم جهانی - مبتنی بر ارزش های دموکراتیک همچون صلح با هدایت و رهبری آمریکاست که دوباره سیاست خارجی را در لحظه و برای نسل های بعدی ارزیابی کند.
گروه تحلیل و آینده پژوهی پایگاه خبری تحلیلی ایران زمین به بررسی تاثیرگذاری نگاه ویلسون و خط و مش دیدگاه وی به انترناسیونالیسم آمریکایی می پردازد. ویلسون با شناخت گستردهتری از (استراتژی بزرگ) در قالب یک معرفتشناسی علمی چارچوب شناخت در این زمینه را باز میکند. نگاه ویلسون همچنین در مورد نقش استراتژیک که بازیگران و ایدئولوژی های غیر دولتی در سیاست جهانی و درگیر شدن آمریکا در جهان ، باشفافیت تلاش دارد تا گفتمان کاملاً جدیدی از صلح را ارائه دهد. به مرور و با تقویت دستگاه دیپلماسی بین المللی؛ ویرانی جنگ های بزرگ چارچوب های اساسی نظام جهانی را آشکار می سازد.
پیوستن به جنگ (رویکرد روابط خارجی ایالات متحده) به مرور زمان تغییر یافت، زیرا قبلاً نبرد با قدرت های اروپایی در قاره آمریکا شکل گرفته بود و این رویکرد نوپا به نوبه خود، چشم انداز جدیدی را برای بازسازی روابط بین الملل فراهم ساخته و چهار نظریه تحول بین المللی را شکل می دهد که به طور کلی خطوط تعامل جهانی آمریکا برای قرن بیستم و رسیدن به یک (صلح پایدار) را در بر می گیرد.
گرچه فراملّی گرایان (انترناسیونالیسم) و طرفداران آنها گاهاً بنا به محیط و زمان از هم فاصله می گیرند، اما در نهایت با روش های سازگار تلاقی شده و استراتژی های طولانی مدت و گسترده ای را برای تبدیل و شکل دهی سیاست خارجی ایالات متحده، نظام های بین المللی و سازمان های جهانی از طریق تعیین ارزش های مشترک فراهم می سازند. نخست، ویلسونیسم که مدت ها در بخش عمده ای از چشم انداز رهبری قدرتمند آمریکا قرار داشت و نمایانگر یک طرح لیبرال- بین الملل گرایی اخلاقی و حقوقی است به طور خلاصه در چهارده نکته آن را در جامعه ملل به کار می گیرد.با تأثیرگذاری جهانی از سال 1918 تا 1919 و با شکست های متعدد، چشم انداز ویلسونین به طرز چشمگیری از بین رفت و یا کاهش نسبی به سرانجام رسید اما جنبش های جدید بازهم به سرعت نگاه (ضد ویلسونین) را تحریک كرده كه فراملّی گراها ویلسون را به فرم ها، كاركردها و معانی فراتر از آنچه توسط وودرو ویلسون بیان یا مورد حمایت قرار گرفت، ترجمه و ارائه کرده اند.
تبعات چنین جهان بینی، اگر مجموعه ای از سیاست های مشخص نباشد، اما آنچه را كه دانشمندان از آن به عنوان "قرن ویلسون" نامیده، تسریع خواهد کرد.
دوم، جین آدامز، پیشگام و فعال صلح در آمریکا و تعدادی از همکارانش به ویژه (امیلی گرین بالچ) با استفاده از سازمان هایی همچون حزب صلح زنان و سازمان جهانی حمایت از زنان، دیدگاه اخلاقی فمینیستی - بین المللی را برای اعمال (صلح اجتماعی) پیش بردند که بعدها به نام (اتحادیه صلح و آزادی) نام گذاری شد.
اتحادیه بینالمللی زنان برای (صلح و آزادی)، بخشی از قانون شکننده جنبش درحال رشد خلع سلاح های کشتار جمعی را برجسته ساخت که به نوعی پیش مقدمه و مهم ترین آنها در جریان کنفرانس دریایی واشنگتن در سال های (22 - 1921) مطرح شده است. هدف آنها همچنین فعالیت های گسترده ضد استعماری و ضد پادشاهی بود که برای تشخیص و ریشه یابی نقش (نظامی گری و جنگ طلبی) و زیرپاگذاشتن (صلح) در نظام سرمایه داری طراحی شده است.
این تلاش ها به طور نمادین درپیمان بریان–کلوگ (1928) به امضای بیش از چهل کشور، از جمله تقریباً تمامی جنگجویانی که تلاش می کردند تا "جنگ را به ابزاری برای سیاست های ملّی غیرقانونی" خود بکارگیرند و ملت ها را از این طریق به حل و فصل اختلافاتشان وادار سازند رسید.
مورد سوم، دابلیو. ئی. بی. دیو بویس و دیگر روشنفکران همسو با وی که طیف وسیعی از نظریات در مفهوم فراملّی گرایی جدید (سیاهپوستان) همراه با انتقاد از "خط رنگ جهانی" و سرمایه داری نژادپرستانه غربی - امپریالیستی توسعه و هدایت کردند. دیو بویس عناصر اصلی در تحلیل استراتژیک بزرگ را در "ریشه های آفریقایی جنگ" (1915) مشاهده کرد که بعدها در فعالیت های ضد استعماری و پان آفریقایی او در دهه 1920 به ثمر نشست. در طول دوران پر التهاب جنگ، دیو بویس به طرز مشهوری از موضع سازش طرفداری می کرد و از آفریقایی های آمریکایی می خواست که "با" همشهریان سفیدپوست "خود" اختلافات را کاهش دهند و در ازای تحقق حقوق مدنی پس از دوران جنگ به"مبارزه برای دموکراسی "بپیوندند.
با وجود شکل گیری رهبری انجمن ملّی پیشرفت رنگینپوستان و سفرهای او پس از جنگ به آفریقا، با این وجود دیو بویس به تدریج یک فراملّی گرایی انقلابی را ایجاد کرد که نقش صلح در آن یک عامل کلیدی و اثرگذار ارزیابی می شود.
چهارم، جنگ یک جانبه گرایی- انزواطلبانه از چهره هایی مانند سناتور جمهوری خواه ایالت آیداهو، ویلیام ئی. بوراه را متبلور ساخت که در رد و عدم تایید اتحادیه ملل و (صلح جهانی) توسط سنا نقش بسیار جدی داشت. بورا و همكارانش به شکلی "آشتی ناپذیر" اصرار داشتند كه ایالات متحده "دست آزاد" خود را بایستی به طرق مختلف در داخل و خارج حفظ كند. گزینه دیگر چنین رویکردی (اتحادیه و دادگاه جهانی) در روابط خارجی ایالات متحده است که همچنان چندجانبه گرایی و امنیت جمعی را رد می کند.
اما از طریق قوانین بین المللی از آن به نفع خودش استفاده ابزاری کرده است. در این راستا، ما قرابت ضد جنگ، ضد مداخله گرایی با جنبه های فراملّی گرایی سیاهان و نقش نهادهای صلح بین المللی، مانند اتحادیه بینالمللی زنان برای صلح و آزادی و طیف وسیعی از ترقی خواهان صلح را پیش رو داریم، که البته در کنار آنها نگاه بورا طرفدار ضد استعمار و فراملّی گرایی غیر الزام آور بوده و در قراردادهای چند ملّیتی مانند پیمان بریان–کلوگ به عینه تجسم یافته است.
چهار چهره از فراملّی گرایی با رویکرد اجتماع آمریکا نشان می دهد که چگونه و چرا ممکن است از تعریف جدیدی از استراتژی بزرگ، نشات گرفته از جنگ های جهانی همراه با مفهوم (صلح) بهره مند شویم. تجربه زمان جنگ برای جهانی سازی آمریکا و همچنین ارائه مدل های بعدی روابط بین الملل اقدامی اساسی و حتی محوری به شمار می رودکه می تواند پایه گذار (صلح اجتماعی) برای تمامی آیندگان باشد.
برداشت ویلسون از یک نظم جهانی - مبتنی بر ارزش های دموکراتیک همچون صلح با هدایت و رهبری آمریکاست که دوباره سیاست خارجی را در لحظه و برای نسل های بعدی ارزیابی کند. این یک حرکت آمریکایی محور محسوب می شود که بعدها فراملّی گرایان در برابر آن مقاومت کردند و از تاکتیک هایی مشابه با آدامز، دیو بویس و بورا بهره گرفتند.
نکته مهم و کلیدی اینجاست که بیشتر از اینکه مفهوم صلح اجتماعی همه جانبه باشد، نکته سنج و بسیار ریزبینانه است. همانطور که در متن توضیح داده شد عمق و توسعه مفهوم فراملّی گرایی متقاطع با نگاه به صلح آمریکایی است و موارد تاریخی بررسی شده در اینجا ما را ترغیب می کند که جنگ جهانی به ویژه جنگ جهانی اول را مهد انترناسیونالیسم های جدید ببینیم و آن را زمینه ای برای یک مداخله تحلیلی - توصیفی بزرگتر در چگونگی عملکرد دانشمندان و دانشجویان قرار داده و مسیر استراتژی بزرگ آمریکایی در قرن بیستم را به درستی براساس صلح اجتماعی درک کنیم.
با مرور مجدد به نظریه (صلح وودرو ویلسون)، چهارده نکته ارائه شده از وی و مرگ غم انگیزش، هدف این تحلیل را فراتر رفتن انسان در قالب های نظم اجتماعی و روشن ساختن تأثیر طولانی مدت او بر مفهوم پرمایه فراملّی گرایی است.
این بررسی تأثیرات منحصر به فرد ویلسونیسم در طول جنگ و بعد از آن را بر روی شخصیت هایی متمرکر ساخته که نمی توان گفت قهرمانان اصلی ویلسون هستند. آنها جنبه های مفهومی وی از فراملّی گرایی آمریکایی را در نظر گرفتند، آن را براساس اهداف خود تغییر شکل دادند و این ایده ها را در راستای هدایت چشم اندازهای سیاست خارجی آمریکا و روابط جهانیصلح آمیز تا دهه 1920 و بعد از آن دنبال کردند. با قرار دادن تاریخچه استراتژی بزرگ و همچنین تطبیق آن در لحظات مهم تاریخی، تجزیه و تحلیل آن بر روی بازیگران و ایدئولوژی های غیر دولتی، یک مدل فرهنگی - فکری و فراملّی را برای شناخت دقیقی از استراتژی بزرگ با رویکرد (صلح اجتماعی) ارائه می دهد.
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
ربات Chat GPT این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته و بسیاری از علاقهمندان به این حوزه، هر روز مشغول چت کردن با رباتی هستند که با شما حرف میزند، راهنماییتان میکند و حتی کارهایتان را با سرعتی باورنکردی انجام میدهد؛ آن هم تا حدی زیادی رایگان!
شواهد نشان می دهد که یکی از دو دشمن اصلی ایران یعنی آمریکا و اسرائیل در حمله اخیر در اصفهان نقش داشته و در این اقدام، با یکی از دو کشور آذربایجان و اوکراین همکاری کرده است.