تحلیلگر ایران زمین تورم زدایی از حرف تا عمل: راهکار های عملی برای مقابله با آن
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
گفتگوی هفتگی پایگاه تحلیلی ایرانزمین با موضوع: تروریسم مدرن
رابطه تروریزم با نظام بینالمللی میتواند از دو زاویه کلی موردبحث و بررسی قرار گیرد. در ابتدا تمرکز براین است که چگونه تروریسم در نظام جهانی تأثیرگذار بوده و یا آن را به کنترل خود درمیآورد. در این تجزیهوتحلیل؛ تروریستها بیشتر شبیه به یک نظام دولتی عمل میکنند زیرا هردو شخصیت به دنبال کسب قدرت برای کسب منافع بیشتر میباشند. بهخصوص اگر روابط بینالملل را از طریق لنز واقعگرایی کلاسیک دنبال کنیم.
ماهیت قدرت به گفته جوزف نای استاد دانشگاه هاروارد «توانایی تأثیر در نتایجی است که در صورت لزوم؛ تغییر رفتار دیگران را برای ایجاد این اتفاق مهم رقم میزند.» درزمینهٔ تروریسم؛ تمایل به قدرت را میتوان در قالب یک موضوع اصلی از طریق تمامی جنبشهای تروریستی از زمان ظهور نظام دولتی مدرن مشاهده کرد. تروریسم مدرن قادراست مبارزه را جهت کسب قدرت بیشتر به: قدرت مرکزی در مقابل قدرت محلی؛ قدرت بزرگ در مقابل قدرت کوچک، قدرت مدرن در مقابل قدرت سنتی تقسیمبندی کند. حتی تروریستهای افراطگرای مذهبی عصر امروزی نیز از دیدگاه آدری کورت کورنین همچنان مشغول مبارزه مداوم قدرت مدرن بین کسانی که باقدرت و کسانی که بدون آن هستند دنبال میشود.
بااینوجود؛ شواهد تاریخی نشان میدهد که علیرغم انگیزههای قدرت، تروریستها حداقل تا همین اواخر تنها یک تأثیر منفی بر نظام بینالمللی داشتهاند. همانطور که والتر لاکوئر اظهار داشته {تروریسم} تنها یک فاجعه برای قربانیان محسوب میشود اما در دیدگاه تاریخی آن را بهندرت بیش از یک مزاحمت برای جامعه تعریف کردهاند. علاوه براین اکثر تحلیلگران و محققان حوزه تروریسم براین باورند که هرچند حملات تروریستی وحشتناک و ارعاب آور هستند اما آنها بهندرت هرگونه تأثیر سیاسی یا اثرگذار-طولانی مدت بر نظام جهانی دارند.
جوهان لوئیس گادیز میگوید: آنارشیستها، تروریستها و خرابکاران در طول تاریخ فعالیت داشتهاند؛ لیکن آنها بهندرت توانستهاند دولتها یا جوامع را بیثبات کرده و میزان آسیب فیزیکی باعث شده تا آنها نسبتاً محدود و کوچک باقی بمانند.
آلکس اشمید استاد دانشگاه با تضاد در مفهوم تروریسم با جنگ و نسلکشی متعارف این دیدگاه را تائید میکند: در مقایسه با فاجعه مرگومیر جنگهای معاصر و نسلکشی؛ تلفات ناشی از اقدامات تروریسم درحالیکه ترسناک و ارعاب آور بوده و آسیبهای فراوان دارند اما از حوزه محدوده فعالیت بسیارکم و جزئی ارزیابی میشوند؛ اما این موضوع به این معنا نیست که تروریسم تأثیرات منفی بر عواقب ناشی از وقوع آن ندارد و حتی در بسیاری از موارد تأثیر بسیار قابلتوجهی در طول تاریخ داشته است.
بهطور مثال حمله تروریستی سازمان ایرگن در هتلی در کشور فلسطین در سال 1946 میتواند بهعنوان یک رویداد مهم تلقی شود که منجر به یک سری اثرات سیاسی طولانیمدت که درنهایت منجر به تغییر قابلتوجه سیاسی در نظام حاکمیتی میشود (خروج نیروهای انگلیسی و پسازآن حضور صهیونیستها در خاک فلسطین)
در ادامه یک استثناء اساسی در خصوص این استدلال که تروریسم تابهحال تأثیر منفی بر نظام جهانی داشته؛ هنگامی مطرح میشود که تروریستها به یک منطقه بحرانی ضربه میزنند یا در منطقه جغرافیایی خاص فعالیت آشکار و پنهان دارند. این شرایط اغلب هنگامی رخ میدهد که دویا چند قدرت بهطور خصمانه برای انحطاط و نابودی یکدیگر وارد عمل میشوند. علاوه بر این در محاسبات استراتژیک تروریستها گاهی به دنبال بهرهبرداری از این شرایط هستند و امیدوارند که اقدامات خشونتآمیزشان به رویداد تشدیدکننده یا نقطه اوج تبدیل شود که در آخر منجر به مناقشه بسیار شدید در جامعه خواهد شد.
بهعنوانمثال یک نمونه کاملاً واقعی از این پدیده پیچیده و سیاه؛ قتل دوک بزرگ فرانتیس فردیناند وارث حکومت پادشاهی اتریش و مجارستان در سال 1914 میلادی توسط یک گروه افراطگرا تحت رهبری گاوریلوپرنسیپ است. این ترور ازلحاظ تاریخی یک رویداد بسیار مهم برای آغاز جنگ جهانی اول یاد میشود.گرچه این ترور به جنگ ختم نشد اما در عوض واکنش دولت اتریش را در پی داشت.
به نظر میرسد قدرت تروریسم در نظام بینالمللی نیز میتواند به این موضوع بستگی پیدا کند که گروههای تروریستی در قالب حمایت دولتها یا بازیگران خاص تأثیرگذار هستند. در خصوص حملات تروریستی تحت حمایت دولتها تأثیر نظام بینالمللی و روابط بین آنها وجود دارد. (حتی اگر جنگ نتیجه نداشته باشد؛ میتواند منجر به جدی شدن تنشها شده سالها به طول خواهد کشید و طی گذر زمان باعث تضعیف دولتها میشود.) بنابراین شواهد تاریخی نشان میدهد زمانی که دولتها به شکل مستقیم به تروریسم (از طریق اطلاعات، بودجه و یا سایر اشکال پشتیبانی ازجمله تدارکات یا ایدئولوژی) وابسته هستند بیتردید قدرت سیاسی منعکسشده از حوادث خاص به میزان قابلتوجهی افزایش مییابد.
بهطور مثال هنگامیکه مشخص شد؛ لیبی چندین حمله در اروپای غربی بهویژه حملات تروریستی به دیسکو در شهر برلین در 5 آوریل 1986 انجام داده؛ دولت آمریکا با راهاندازی حمله هوایی گسترده علیه لیبی تحت عنوان «عملیات انتقام» آن را تلافی کرد. علاوه براین حملات موجب شد تا تنشهای جنگ سرد بین ایالاتمتحده و اتحاد جماهیر شوروی افزایش چشمگیری یابد و برای دومین بار شوروی ادعای واشنگتن برای متوقف ساختن لیبی از بمبگذاریهای مختلف را رد کند. در ادامه؛ پس از حمله نظامی آمریکا به لیبی، اتحاد جماهیر شوروی بر حقوق کامل خود برای استفاده از دریای مدیترانه در راستای فعالیتهای بازرگانی و کشتیهای جنگی تأکید کرد.
در آخر؛ اگرچه پرونده لیبی نمونه بسیار روشنی از تروریسم بینالملل تحت حمایت قدرتهای بزرگ آن دوران بوده و حتی در مواردی احتمالاً حملات تروریستی توسط یک بازیگر دولتی انجامگرفته اما تردید در میان برخی از سیاستگذاران با این فرض که دولت حامی تروریسم است وجود دارد. هنری کیسینجر اخیراً این دیدگاه را دفاعش در سال 2002 در برابر کمیته روابط خارجی سنا خلاصه کرده است: «تروریسم جهانی هرگز نمیتواند بدون حمایت دولتهای که در اعمال خود همدردی و یا متعهد با آنها هستند ادامه دهد.» درواقع دولتها نمیتوانند اقدامات واضحی را برای پشتیبانی از تروریستها انجام دهند؛ اما قادرند از طریق تروریستها و تنها با حضور و یا فعالیت بازیگران غیردولتی در خاک خود از تروریسم بینالملل حمایت همهجانبهای داشته باشند.
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
ربات Chat GPT این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته و بسیاری از علاقهمندان به این حوزه، هر روز مشغول چت کردن با رباتی هستند که با شما حرف میزند، راهنماییتان میکند و حتی کارهایتان را با سرعتی باورنکردی انجام میدهد؛ آن هم تا حدی زیادی رایگان!
شواهد نشان می دهد که یکی از دو دشمن اصلی ایران یعنی آمریکا و اسرائیل در حمله اخیر در اصفهان نقش داشته و در این اقدام، با یکی از دو کشور آذربایجان و اوکراین همکاری کرده است.
تقدیر و تشکر از تحلیل راهبردی و بسیار دقیق پژوهشگر ارزنده جناب قربانی