تحلیلگر ایران زمین تورم زدایی از حرف تا عمل: راهکار های عملی برای مقابله با آن
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
تصمیمات پر ابهام بایدن در مورد هزاره اخیر اهمیت نمادین زیادی خواهد داشت.
استراتژی ضد تروریسم ایالاتمتحده در طول یک ربع قرن با این فرضیه کلیدی پیش رفته است که امنیت در داخل کشور به جنگ با تروریستها در خارج بستگی دارد. چگونه میدان نبرد با شعارهای مبارزات انتخاباتی رئیسجمهور بایدن برای "پایان دادن به جنگهای ابدی در افغانستان و خاورمیانه" تعهد خواهد یافت؟ آیا میتوان بدون توقف عملیات ضد تروریستی، از جنگ افغانستان خارج شد؟
بایدن دریکی از مهمترین و حساسترین تصمیمات دولت نوپای خود، باید خیلی زود تصمیم بگیرد که آیا 2500 سرباز باقیمانده آمریکایی در افغانستان را برابر بازمان بندی اول مه که دولت ترامپ با آن موافقت کرده بود، خارج کند یا خیر؟ وزیر امور خارجه آنتونی بلینکن در ماههای اخیر فشار دیپلماتیک را برای پیشبرد روند صلح افغانستان آغاز کرده، اما در نامهای به اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان تأکید میکند که
"ایالاتمتحده هیچ گزینهای را منتفی ندانسته و با تروریسم مبارزه میکند."
تعداد نیروهای نظامی دولت آمریکا در افغانستان از سال 2011 ،مسیر نزولی طی کرده است. کاهش نیروی رزمی نشاندهنده تمایل مشترک چهار رئیسجمهور برای کاهش رد پای ارتش ایالاتمتحده در منطقه بهویژه افغانستان بحرانزده است. اما تصویری که دیده می شود آن است که تمامی رؤسای جمهور محتاطانه عمل کردهاند و هرگز قصد ندارند باردیگر خطر شکست در جنگ و یا اجازه بازگشت جهادی ها و افزایش اقدامات خرابکارانه را بدهند. با کاهش تعداد نیروهای باقیمانده آمریکایی، هر اقدام بعدی بیتردید محدود و با اثرگذاری کمتری همراه میشود.
بااینحال، تصمیمات پر ابهام بایدن در مورد هزاره اخیر اهمیت نمادین زیادی خواهد داشت و این مسئله نشاندهنده یک تصمیم استراتژیک برای عموم مردم آمریکا، متحدان این کشور و همچنین دشمنان خارجی آن است. عواقب چنین اقدامی میتواند بسیار گسترده و البته مهلک باشد.
بیشک؛ هر یک از گزینههای بایدن ریسک بالایی درنتیجه گیری بد دارد. او چه چیزهایی را میتواند در نظر بگیرد؟
این تصمیم ممکن است منتقدان جنگها را راضی کند، اما در مقابل میتواند موجب ضعف روحی نیروهای افغان و وحشت کسان که از پیشرفتهای حقوق بشر تحت حمایت دنیای غرب بهرهمند شدهاند شود، درحالیکه سایر متحدان آمریکا در افغانستان را تضعیف کرده و به دشمنان بهویژه گروههای تروریستی در منطقه جسارت ویژهای میبخشد.
بایدن میتواند اعلام کند که خروج بیشتر سربازان از افغانستان منافع امنیت ملّی ایالاتمتحده را تضعیف میکند، بهویژه با توجه به اینکه طالبان هرگز به تعهد خود برای کاهش سطح خشونت عملنکردهاند و پایبند به هیچیک از اصول توافقنامه صلح نیستند. طبق اظهارنظر ناظران سازمان ملل، طالبان همچنان با القاعده رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگ دارند و این مسئله بهخودیخود یک عامل محرک برای ادامه جنگ و خشونتها در افغانستان است.
رئیس جمهوربایدن ضمن جلوگیری از خروج کامل نیروهای آمریکایی، ممکن است تعداد نیروها و تیمهای امنیتی را نسبت به گذشته با یک برنامه ریزی دقیق بیشتر کاهش دهد. اکنون ایالاتمتحده در حال کنار کشیدن از صحنه پر التهاب و پیچیده جنگ است. منتقدان استدلال میکنند؛ تعداد کم و محدود نیروهای نظامی برای کسب هرگونه نتیجه سودمندی استراتژیک برای دولت آمریکا کافی و کارآمد نیست.
بایدن بایستی بتواند ثابت کند که عقبنشینی هرگز به این معنا نخواهد بود که ایالاتمتحده با تعلیق کمک، آموزش یا عملیات هوایی، افغانها را به حال خود رها خواهدکرد. در عوض، اگر عقبنشینی فقط مربوط به نیروهای زمینی باشد که بهغیراز تروریسم در عملیات جنگی شرکت میکنند، تا حد فراوان این مسئله محقق شده است.
حتی اگر تلاشهای دیپلماتیک بلینکن به نتیجه چندان مهمی نرسد، ایالاتمتحده هنوز میتواند مهلت اول مه را نادیده بگیرد، زیرا این امر به کاهش خشونت در افغانستان بستگی دارد که به نظر بسیاری از ناظران بین المللی رخ نداده است. اگر طالبان آشکارا از ادامه توافق صلح امتناع کنند، مسئولیت ادامه خونریزی بهطور حتم بر دوش آنهاست. استدلال علیه چنین اقدام دیپلماتیک چنین معنا میدهد که این امر اجتنابناپذیر را به تأخیر میاندازد و احتمالاً راه را برای ماندن در افغانستان به مدت نامحدود بازمی کندو یا حتی اگر طالبان دیپلماسی را رد کنند، متعاقباًعملیات نظامی از سوی آمریکا و ائتلاف افزایش خواهد یافت.
دولت میتواند هرگونه خروج نیروی نظامی در افغانستان را به تأخیر بیندازد درحالیکه یک بررسی مجدد از استراتژی گسترده و جهانی خود برای مبارزه با تروریسم را دنبال خواهد کرد. طرفداران این گزینه معتقدند که این تفکر در مورد عواقب خروج از افغانستان و همچنین عقبنشینی آینده نیروها از عراق، سوریه و جاهای دیگر زمانگیر و پرهزینه است.
همانطور که رئیسجمهور بهدرستی درک کرده، هیچ فرمول جامعی برای محاسبه تعداد نیروهای آمریکایی در خارج از کشور برای کاهش خطر حملات تروریستی وجود ندارد و بسیاری از اظهارنظرها و حتی استراتژیها بر اساس حدس و گمان محققان تهیه و ارائهشده است.
همچنین خارج شدن از درگیریهای مسلحانه به معنای متوقف شدن ایالاتمتحده بهعنوان یک هدف مهم از سوی تروریستها و گروههای رادیکال نیست. همانطور که یک انقلابی روس به نام لئون تروتسکی گفته:
"شما ممکن است دیگر علاقهای به جنگ نداشته باشید، اما بیشک جنگ به شما علاقهمنداست."
در آخر ؛ از منظر طرفداران و مخالفان جنگ هرگونه اقدام در افغانستان در مرحله نخست بایستی به این مسائل پرداخته شود. از نگاه رئیسجمهوری که باید منافع ملّی که اغلب باهم در رقابت هستنددر نظر بگیرد؛ تصمیمگیری بسیار پیچیده و پر ابهام است.
اقدامات قاطع همیشه خوب به نظر میرسد، اما حرکت در دنیای متلاطم نیاز به تلاش برای جلوگیری از عواقب ناخواسته، عدم گزینهها در برابر دوری از جنگ و بیش از همه پاسخ موثر به وقایع اجتنابناپذیر دارد. در بعضی موارد عینی همانند وقایع افغانستان، این اقدام برای دستیابی به یک نتیجه نهایی، حداقل یک نتیجه بد را پیشبینی میکند.
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
ربات Chat GPT این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته و بسیاری از علاقهمندان به این حوزه، هر روز مشغول چت کردن با رباتی هستند که با شما حرف میزند، راهنماییتان میکند و حتی کارهایتان را با سرعتی باورنکردی انجام میدهد؛ آن هم تا حدی زیادی رایگان!
شواهد نشان می دهد که یکی از دو دشمن اصلی ایران یعنی آمریکا و اسرائیل در حمله اخیر در اصفهان نقش داشته و در این اقدام، با یکی از دو کشور آذربایجان و اوکراین همکاری کرده است.
مطلب جالبی است
واقعا جالب و خواندنی و جای چنین مطالبی در بسیاری از خبرگزاری ها خالیه