تحلیلگر ایران زمین تورم زدایی از حرف تا عمل: راهکار های عملی برای مقابله با آن
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
عده ای بر این باورند که اگر کشور ما هر آنچه را که نیاز بود تولید می کرد، وضعیت بهتری داشت زیرا وابستگی به دیگران به حداقل ممکن می رسید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ایران زمین ، این نگاه ناشی از عدم درک عمیق از اقتصاد سیاسی بین الملل است. چرا که چیزی به نام پوشش دادن همه نیازهای یک جامعه انسانی بر اساس محدودیت یک مرز سیاسی تعریف شده وجود ندارد.
هم اینک نیز اگر در ابعاد بسیار کوچک از فردی بشنوید که وعده دهد میخواهم شهرم را به خودکفایی برسانم، به این گفته ی وی لبخندی مضحک خواهید زد چرا که واقفید این وعده کاملا پوچ و غیرممکن است زیرا رونق شهرها به دلیل تعامل و تجارت با شهرهای دیگر است.
به واقع هر فردی با هر سطح از ادراک در خواهد یافت که محدود کردن اقتصاد در یک منطقه تصادفی از کره زمین ضعیف ترین راه برای توسعه، رشد و شکوفایی است.
این ذهنیتِ سیاستمداران در خصوص دستیابی به استقلال کامل با راه کارهایی نظیر این گفتمان ها که واردات را محدود کنند و در عین حال به مازاد تجاری عظیم دست یابند چیزی جز فراهم نمودن اسباب مضحکه در میزهای بازی کلان اقتصاد سیاسی بین الملل ، برای ذینفعان جهانی آن در پی نخواهد داشت.
جای بسی تعجب است که می بینیم سیاستمداران ما (چگونه) می خواهند همزمان صادرات را افزایش دهند و در نقطه مقابل مرزهای خود را به روی تجارت خارجی ببندند؛ و در عین حال کارخانه ها و تولید کنندگان کشور های طرف مقابل فقط به این نخبگیِ تجاری آنها بنگرند و دم نزنند.
بنابراین هر زمان با عبارت "بیایید ظرفیت تولید بیشتری ایجاد کنیم تا بتوانیم به سایر کشورها صادرات داشته باشیم!" مواجه گردیدید اما در عین حال خبری از مراودات درست در نظام جهانی نبود می بایست با دیده تردید به اهداف و نتایج آن نگریسته شود.
هر ایده نادرستی در این خصوص، بازی با حاصل جمع صفر در اقتصاد است. با این نگرش که اگر کشوری به ما موبایل بفروشد، او برنده است و ما باخته ایم؛ اگر کشوری پنل های خورشیدی را به ما بفروشد، او برنده می شود و ما بازنده می شویم؛ یا اگر همه چیز را به خودمان بفروشیم برنده می شویم ، راه به جایی نخواهیم برد. محاسبات اقتصادی در طول زمان(از عصر سنگ و آهن تا به امروز) اینگونه عمل نکرده و نخواهد کرد.
سیاستمدارانی که بازی حاصل جمع صفر را در اقتصاد می فروشند، می دانند که این بازی از اساس غلط است، اما آن ها این را نیز خوب می دانند که حمایت گرایی و آرمان هایِ این گونه به آنها قدرت می دهد و شهروندان هر جامعه ای را بیش از هر زمان دیگری به قدرت سیاسی حاکم وابسته می کند.
توسعه ارتباطات با سایر کشورها و بهترین استفاده از فرصتهای تجاری است که رشد اقتصادی و ... را تسریع نموده و دسترسی به کالاها و خدمات بیشتر با قیمتهای بهتر را تسهیل می سازد. بهره وری، فناوری، تجارت و همکاری عوامل ضروری برای رفاه بوده و تک بعدی نگری تجارت و حمایت گرایی های همه جانبه محرک های اساسی رکود و فقر هستند.
پر واضح است که اگر کشوری تصمیم بگیرد با حمایتگرایی افراط گونه به پیکره خود آسیب بزند، بسیاری دیگر در جهان هستند که از منافع این ناپختگی بهره برند، زیرا از رشد و رونق تجارت جهانی سود می برند؛ در حالی که ما مسیرمان به سرنوشتی جز رکود منتهی نخواهد شد.
حتی غول های بزرگ اقتصادی مانند ایالات متحده یا چین نیز نمی توانند با اقتصادهای بسته دوام بیاورند. اگر مرزهایتان را ببندید، تولید مازاد خود را در حالی که جایگاهی در اقتصاد جهانی ندارید به چه کسی خواهید فروخت؟
آری تجارت جهانی شریان خون اقتصاد است و انزوای در پوشش حمایت گرایی تنها به زامبی شدن انجامیده و سرانجامی جز زوال نخواهد داشت.
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
ربات Chat GPT این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته و بسیاری از علاقهمندان به این حوزه، هر روز مشغول چت کردن با رباتی هستند که با شما حرف میزند، راهنماییتان میکند و حتی کارهایتان را با سرعتی باورنکردی انجام میدهد؛ آن هم تا حدی زیادی رایگان!
شواهد نشان می دهد که یکی از دو دشمن اصلی ایران یعنی آمریکا و اسرائیل در حمله اخیر در اصفهان نقش داشته و در این اقدام، با یکی از دو کشور آذربایجان و اوکراین همکاری کرده است.