شنبه، 29 ارديبهشت، 1403 | Saturday 18th of May 2024
۰۷:۰۳
تحلیل سیاسی - کد خبر : 1732
سه شنبه، ۲۴ دي، ۱۳۹۸ - ۹:۰۰

از تهدید ایران تا حقارت در برابر ایران

ولی ترامپ قاعده بازی خودش را دارد.

از تهدید ایران تا حقارت در برابر ایران

آغاز یک قمار بزرگ

کارنامه ترامپ در خصوص ایران بسیار ناگوار است. او تقریباً در همه عرصه های رویارویی با ایران یک روند همیشگی از تهدید تا حقارت را طی نموده است. برجام، میدان سوریه، تغییر نظام ایران، مذاکره مجدد، انهدام پهپاد جاسوسی،کلیه موارد فوق الذکر چیزی نبود که ترامپ در رقابت های انتخاباتی وعده داده بود.

این عظمتی نبود که او قول داده بود به آمریکا بر می گرداند. علاوه بر این، او پیوسته تصمیمات اشتباه خود را با تصمیمات اشتباه دیگر تکمیل کرده و زنجیره انزوا، تحقیر و تمسخر آمریکا را در جامعه بین الملل شکل داد تا جایی که علاوه بر سرزنش رسانه ها و صاحبنظران، در محافل داخلی و خصوصی نیز این موضوع به طور جدی مطرح شد، بالاخره با این همه گاف آقای پروفسور از رسوایی اخلاقی و رکورددار دروغگویی و ادبیات فحاشی گرفته تا اخراج مداوم کارکنان و خروج از معاهده های بین المللی و بحران آفرینی در شبه جزیره کره و دشمنی با متحدین سابق چکار می شود کرد؟

ولی ترامپ قاعده بازی خودش را دارد.

از نظر ترامپ اگر شما در حل مسأله ای با مشکل مواجه شدید، لزومی ندارد برای آن انرژی و زمان زیادی صرف کنید بهترین راه  حل این است که کلاً آن را با یک موضوع دیگر جایگزین کنید.اگر با کره شمالی به بن بست رسیدید، فعلاً آن را به کناری گذاشته و به سراغ چین بروید؛ اگر با چین حرف همدیگر را نفهمیدید، داستان دیوار و مهاجران مکزیک را پیگیری کنید؛ اگر زورتان به دموکراتها نرسید، به رسانه-های «جعلی» حمله کنید؛ و اگر از دست آنها خسته شدید، موضوع ایران و برجام هیچ وقت کهنه نمیشود می توانید به آن بپردازید.

قانون قمار

به اضافه اینکه او معتقد است امتیازات کوچک از دست رفته را می شود با اخذ یک امتیاز بزرگ جبران کرد. این قانون قمار است و ترامپ کازینودار، علاقه دارد از رویه قمار بازان تبعیت کند. اینهمه افتضاح را می توان، با یک ماجراجویی خارق العاده، نه تنها به فراموشی سپرد بلکه از آن به عنوان یک برگ برنده در انتخابات نوامبر 2020 استفاده کرد. 

بامداد جمعه 3 ژانویه 2020 (13 دیماه 1398) خبری اعلام شد که هیچ ایرانی آن را باور نکرد. در واقع بیشتر شبیه دروغهای رایج شبکه های اجتماعی بود تا یک خبر موثق. حتماً خبر اشتباه است:

«سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه ایران و ابو مهدی المهندس معاون نیروی الحشد الشعبی عراق در حمله موشکی پهپادهای آمریکایی کشته شدند». 

این غیر ممکن است حتماً اشتباهی رخ داده است. احتمالاً یک تصادف است. آمریکا چرا باید چنین کاری بکند؟ در حالیکه همه منتظر تکذیب این خبر بودند، بیانیه تسلیت امام خامنه ای خطاب به مردم ایران صادر شد. سه روز عزای عمومی. پرچم های سیاه برافراشته شد. ولی هنوز همه شوکه هستند. چرایی این کار آمریکا، مورد سؤال همه مردم بود. تا اینکه پنتاگون اعلام کرد «بنا به دستور شخص دونالد ترامپ دست به این اقدام زده  است». این یک تروریسم دولتی آشکار بود که با هیچ ادله ای قابل دفاع نبود. آنها دو مقام رسمی ایران و عراق را با همراهانشان جمعاً 10 نفر را بدون هیچ گونه اخطار و اعلام قبلی، شبانه کشته بودند. بی تردید چنین اقدامی از سوی هیچ قانونی حمایت نمی شود. 

ترور شخصیت سردار سلیمانی و ارعاب ایران از اقدام متقابل

در هر صورت همه در برابر عمل انجام شده قرار گرفتند اما آمریکا باید ابتکار عمل را به دست می گرفت بنابراین تیم جنگ طلب ترامپ دو موضوع را به شدت مورد توجه قرار دادند: اول: ترور شخصیت سردار سلیمانی و دوم: ارعاب ایران از اقدام متقابل.

شبکه های ماهواره ای باید ذهن مردم  ایران و عراق را طوری بازسازی و جهت دهی می کردند که انگار مرگ، حق این چند نفر بوده است و آنها باید چندین سال قبل تر کشته می شدند. مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا بعد از کشتن سردار سلیمانی جلوی دوربین ها ظاهر شد و از پاسخ کوبنده آمریکا به هر واکنش احتمالی ایران خبر داد. یعنی ایران حتی حق اقدام متقابل را نیز ندارد. 

اما آنها باید قبل از هر چیز سؤال اساسی افکار عمومی ایران، عراق، و آمریکا را پاسخ می دادند. علت ترور سردار سلیمانی چه بود؟ تقریباً 24 ساعت بعد از عملیات ترور، ترامپ اعلام کرد این حمله به دستور وی صورت گرفته است. دلایل ترور سردار سلیمانی از نظر ترامپ بدین شرح است:

« 1- سلیمانی در سرکوب معترضان در ایران در دوره‌های اخیر دست داشته است.

2- سردار سلیمانی در حملات به دیپلمات‌های آمریکایی نیز حضور داشته‌ است.

3- هدف از ترور سردار سلیمانی جلوگیری از جنگ است نه آغاز آن.

4- ایران از نیروهای جنگی برای بر هم زدن ثبات کشورهای همسایه استفاده می‌کند. لذا باید همین الان متوقف شود.

5- دنبال تغییر نظام ایران نیستیم، اما ایران باید رفتار تهاجمی‌اش را پایان دهد.

6- ما موفق شدیم اولین تروریست جهانی یعنی قاسم سلیمانی را از بین ببریم. ما هر کسی را که به آمریکا یا هم پیمانانش دست درازی کند تحت پیگرد قرار خواهیم داد.

7- سپاه قدس به فرماندهی سلیمانی باعث کشتار و آزار فراوانی برای آمریکایی‌ها بود و سلیمانی دلیل کشتار مردم بیگناه زیاد و حملات تروریستی بود. سلیمانی ظرف 20 سال گذشته باعث بی ثباتی در خاورمیانه شده بود و آمریکا کاری را انجام داد که باید از خیلی وقت پیش انجامش می‌داد.

8- وظیفه مقدس من دفاع از کشور است و ارتش به دستور من سلیمانی را کشت و ما این اقدامات را برای دوری از کشیده شدن به جنگ اتخاذ کردیم».

مردم هیچ وقت از مرگ یک تروریست ناراحت نمی شوند

پرده اول نمایش بلافاصله شروع شد. قاسم سلیمانی بایستی نه به عنوان یک ژنرال و مقام رسمی یک کشورمستقل، بلکه به عنوان یک تروریست و آشوب طلب معرفی می شد.

مردم هیچ وقت از مرگ یک تروریست ناراحت نمی شوند. ضمن اینکه برای مردم آمریکا باید مضافاً توضیح داده می شد که این اقدام در راستای وظیفه مقدس ترامپ برای دفاع از آمریکا بوده و اگر اینکار انجام نمی شد یقیناً جنگ خانمان سوزی دامان آمریکا را می گرفت.

اظهارات ترامپ با رنگ و بوی مختلف و تفاسیر گوناگون، بارها و بارها تکرار شد. باید مغز مخاطبین بمباران اطلاعاتی می شد. پمپئو با پیامها و مصاحبه های مختلف به تبیین و دفاع از این رفتار ترامپ پرداخت. او باید از این حرکت دفاع میکرد زیرا خودش یکی از پیشنهاد دهندگان آن بود. 

حمله به پایگاه K-1

بیشترین مانور ترامپ بر روی حادثه پایگاه K-1 متمرکز شد. او از حمله راکتی به پایگاه K-1 کرکوک و تجمع اعتراضی مردم عراق مقابل سفارت کشورش در بغداد، برای توجیه ترور سردار سلیمانی استفاده کرد. آمریکا در پاسخ به کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی در K-1، یکشنبه 8 دی ماه، پنج نقطه وابسته به گروه «گردان‌های حزب‌الله عراق» وابسته به الحشد الشعبی را در شهر مرزی القائم در استان الانبار در غرب عراق هدف قرار داد و جان ۲۸ عراقی را گرفت و بیش از ۵۰ نفر را مجروح کرد.

این در حالی بود که مسؤولیت حمله به پایگاه K-1 را هیچ گروهی بر عهده نگرفته بود. از غیر منطقی و نامتناسب بودن چنین پاسخی که بگذریم، ترامپ ایران را به سازماندهی حرکتهای ضدآمریکایی متهم کرد. 

نکته بسیار جالب ماجرا اینجاست که دو ماه پیش کنسولگری ایران در کربلا، در حملات معترضین عراقی در آتش سوخت و ایران مجبور شد ساختمان کنسولگری را کاملاً تخلیه و ترک نماید.

همان زمان خیلی از منابع و کارشناسان سیاسی علت این حرکت را به آمریکا و عربستان سعودی نسبت دادند به خصوص زمانی که ترامپ در رفتاری خارج از شئونات مقام یک رئیس جمهور، با بازنشر ویدئوی حمله به کنسولگری ایران در توییتر، آشکارا از این اقدام حمایت کرد و جایی برای شک درباره تایید آن توسط واشنگتن نگذاشت.

ولی دولت ایران هیچ وقت آمریکا را به دست داشتن در این توطئه متهم نکرد و هیچ وقت یک مقام عالیرتبه آمریکایی را ترور و حتی تهدید به ترور نکرد. 

ترامپ ادعا کرد دستان قاسم سلیمانی به خون هزاران آمریکایی آغشته است. کمی بعد، این عدد به صدها نفر تقلیل یافت و در نهایت شد یک نفر پیمانکار.

هر چند جان همه انسانها ارزشمند و محترم است، حتی اگر یک نفر باشد؛ ولی مشکل اینجاست که این فقط یک ادعای بی اساس و توخالی بود؛ بدون ارائه حتی یک برگ سند محکمه پسند. بی شک موضوع جلسه محرمانه تیم ترامپ همین است.

برای اثبات یک ادعا باید با ارائه مدارک موثق، مراتب را از طریق مبادی بین المللی پیگیری می کردیم؛ حال که چنین مدرکی نداریم و خودمان علناً اعلام کردیم که مقام رسمی و عالیرتبه ایران را به تشخیص خودمان به قتل رساندیم، بایستی پرده اول نمایش (ترور شخصیت سردار سلیمانی) با اندکی تغییر، هر چه کاملتر و تأثیرگذارتر اجرا گردد. باید چیزی ادعا می شد که نیازی به ارائه مدرک نداشته باشد. بنابراین سناریو عوض شد:

سردار سلیمانی مشغول برنامه ریزی برای ضربه زدن به منافع آمریکا بود و ترامپ با اقدام پیشدستانه جلوی کلی خسارت را گرفته است.

این کلی ترین و مبهم ترین اتهامی است که می شود به هر کسی وارد کرد بدون اینکه نیاز به ارائه مدرک قابل استناد داشته باشید. 

قهرمان ملی و دلاور حماسی

ولی علیرغم تمامی تلاشهای گسترده رسانه ای و تبلیغاتی، چیزی که در عمل مشاهده شد، نتیجه ای نبود که ترامپ و پمپئو منتظرش بودند. حضور میلیونی مردم ایران و عراق در مراسم تشییع، که بی اثر بودن این هجمه رسانه ای را ثابت کرد، ناشی از پایگاه اجتماعی بالا و محبوبیت شخصیت قاسم سلیمانی در قلب مردم این دو کشور بود.

ترامپ در حالی سلیمانی را به سرکوب معترضان در ایران متهم می کرد که او در ایران یک قهرمان ملی و دلاور حماسی بود. سلیمانی به گواهی همه ملت ایران هیچگاه وارد هیچ دسته-بندی سیاسی نشد، او از هیچ حزبی طرفداری نکرد و بر علیه هیچ گروهی نیز حرفی نزد. او مثل بعضی ها شیفته هیچ پُستی نبود، اسمش در لیست بدهکاران کلان بانکی نبود، دارایی ها و املاکش در این سالها چندین برابر نشده بود و فرزندانش را هم مثل بعضی از یقه سفیدها با پول بیت المال به خارج نفرستاده بود. بی تردید در هر دوره ای اگر اراده می کرد با اکثریت آراء رئیس جمهور ایران می شد ولی طرز نگاه او به دنیا، او را از ظواهر مادی اینچنینی بی نیاز کرده بود.

سلطان قلبها و سردار دلها

این عارف وفادار به اصول اولیه انقلاب 57، صادقانه به ایران عشق می ورزید و البته مردم در طول 40 سال شاهد و ناظر این صداقت و میهن پرستی بی ریا بودند و به همین علت او را سلطان قلبها و سردار دلها نامیدند. 

عشقی از جنس آزادگی

اما داستان مردم عراق فرق می کرد. سلیمانی برای مردم عراق یک ناجی محسوب می شد. جریان تکفیری داعش پس از ناامیدی از سقوط دمشق، در سال 2014 با تقویت مالی و تجهیزاتی که قطر و عربستان سعودی و بسیاری دیگر از همین 70 کشور ائتلاف در اختیارش گذاشته بودند، رو به عراق نهاد. تروریست های تكفیری در شمال عراق منطقه سنجار، مرتکب نسل کشی شدند آنها بیشتر پسران و مردان را كشتند و زنان و دختران را به عنوان غنیمت همچون دوران جاهلیت در بازار برده فروشی خرید و فروش  کردند.

دهها گور دسته جمعی که تابحال کشف شده حاوی اجساد قربانیان این نسل كشی بویژه مردان و زنان مسن و معلول است.

داعش با همکاری بعضی مسؤولین خیانتکار و بازماندگان بعثی، توانست ظرف مدت بسیار کوتاهی تا 13 کیلومتری بغداد و کاخ ریاست جمهوری پیشروی نماید. بغداد در آستانه دومین سقوط خود بعد از اشغال آمریکا قرار گرفت.

یقیناً سرنوشت دردناکی در انتظار مردم بود. نخست وزیر عراق پس از ناامیدی از کمک آمریکایی ها، از ایران درخواست کمک کرد و در شرایطی که زمان اندکی تا سقوط بغداد مانده بود قاسم سلیمانی وارد بغداد شد. 

در همین ایام بود که اربیل نیز در آستانه سقوط قرار گرفت مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق به آخرین فردی که زنگ زد، سردار سلیمانی بود ولی اولین و در واقع تنها کسی که به یاری کردها شتافت، سلیمانی بود. بعدها بارزانی این واقعه را اینچنین تعریف کرد:

« بله همه می دانند که داعش به دروازه های اربیل رسیده بود و بیم آن می رفت که شهر عن قریب اشغال شود. من پس از حمله داعش با آمریکایی ها، ترک ها، انگلیس، فرانسه و حتی عربستان تماس گرفتم که همه مقامات این کشورها در جواب گفتند که فعلا هیچ کمکی نمی توانند بکنند. فوراً با مقامات ایرانی تماس گرفتم و به آنها صریحاً گفتم که شهر در حال سقوط است.

اگر نمی توانید کمکی کنید ما شهر را تخلیه می کنیم. مقامات ایرانی فوراً شماره تماس قاسم سلیمانی را به من دادند و گفتند حاج قاسم نماینده تام الاختیار ما در امور مبارزه با داعش است.

لذا فوراً با حاج قاسم تماس گرفتم و اوضاع را دقیقاً شرح دادم. حاج قاسم به من گفت: من فردا صبح بعد از نماز صبح اربیل هستم. به او گفتم فردا دیر است همین حالا بیایید. حاجی گفت: کاک مسعود فقط امشب شهر را نگهدار. فردا صبح حاج قاسم در فرودگاه اربیل بود. من به استقبالش رفتم. حاجی با ۵۰ نفر از نیروهای مخصوصش آمده بود. آنها سریعاً به محل درگیری رفتند و نیروهای پیشمرگه را سازماندهی دوباره کردند و در عرض چند ساعت ورق به نفع ما برگشت.

در ضمن کمک‌های تسلیحاتی ایران نیز برای ما رسید. حاج قاسم چند نفر از نیروهایش را جهت مشاوره نظامی در اربیل گذاشت و خودش به کربلا بازگشت. ما بعدها یک فرمانده داعش را اسیر کردیم و از او پرسیدیم چگونه شد شما که در حال فتح اربیل بودید به یک باره عقب نشستید؟ این اسیر داعشی به ما گفت: نفوذی‌های ما در اربیل به ما خبر دادند قاسم سلیمانی در اربیل است لذا روحیه افراد ما به هم ریخت و عقب نشستیم».

بارزانی در بخش دیگری از این مصاحبه گریزی به کوبانی (عین العرب) می‌زند و می گوید: «اگر راهنمایی‌های سردار سلیمانی نبود داعش در کوبانی قتل عام بزرگی بوجود می آورد و ما خود را مدیون سردار سلیمانی می دانیم».

مردم عراق علاوه بر اینها، خاطرات دیگری را هم به یاد دارند. اشغال خاک این کشور توسط آمریکایی ها در سال 2003 به بهانه داشتن سلاح¬های کشتار جمعی. سلاح هایی که هیچ وقت پیدا نشد. آمریکا در آن جنگ لعنتی به معنی واقعی کلمه عراق را شخم زد. این جنگ کلیه زیرساخت های عراق را نابود کرد و این کشور را سه نسل به عقب برگرداند.

آمریکا با از بین بردن دولت مرکزی و تقویت جریانهای افراطی، در نهایت داعش را خلق کرد که بلای جان عراق و منطقه و جهان شد. ترامپ با کشتن ابو مهدی و حاج قاسم در فرودگاه بغداد دوباره یک زخم کهنه را باز کرد.

مردم عراق ترامپ را در هیبت همان سرباز آمریکایی می بینند که فقط برای تفریح، صدها غیر نظامی عراقی را به قتل رساند. پمپئو روز اول ترور اعلام کرد مردم عراق از شادی در خیابانها می رقصند ولی فردای آنروز دوربینها منظره ای متفاوت را به تصویر کشیدند. سیل مردم عزادار فقط سوگواری نمی کردند، در واقع از فریاد مرگ بر آمریکای آنها مشخص بود که میزان خشم شان بیشتر از غم و اندوهشان است. پرچم های قرمز انتقام در عراق و ایران، همزمان به اهتزاز درآمدند و این یعنی موفقیت پرده اول نمایش ترامپ، یک انتظار احمقانه و بیخود بود. 

 

ترامپ، ابومهدی را کشت؛ در حالیکه به اذعان نخست وزیر عراق، او بود که تظاهر کنندگان را از جلوی سفارت آمریکا دور کرد. وی در کنترل سوءرفتار شبه نظامی ها خیلی مؤثر بود.

ترامپ حاج قاسم را کشت؛ در حالیکه ساعت 5/8 همان روز وی با نخست وزیر عراق قرار جلسه داشتند. حاج قاسم در آن جلسه قرار بود پیامی از ایران را به عربستان، به نخست وزیر عراق تحویل دهد. ترور سردار سلیمانی همانند زدن خنجر از پشت بر جریان مبارزه با پدیده شوم تروریسم بود. ترامپ کسی را ترور کرد که نوک پیکان مبارزه با تروریسم بود و کشورهای عراق، سوریه، ایران، منطقه خاورمیانه و حتی اروپایی ها، کم شدن شر داعش از سرشان را مدیون او می دانند.

برای او امنیت شیعیان همان قدر مهم بود که امنیت سنی ها، ایزدی ها و مسیحیان. همان اندازه که که امنیت قبایل عرب برایش اهمیت داشت، امنیت کردها هم مهم بود. با انتشار تصاویر پیکرهای تکه تکه شده قربانیان این حمله تروریستی، موج اعتراضات مردمی در کشورهای منطقه و اقصی نقاط جهان آغاز شد.

پرده اول نمایش آنقدر ضعیف بود که حتی نتوانست مردم آمریکا را هم قانع کند، چه رسد به مردم سایر کشورها. هزاران آمریکایی روز شنبه در ۷۰ شهر آمریکا در اعتراض به اقدام تروریستی دولت ترامپ تظاهرات کردند. جلوی هتل ها و برج های ترامپ مملو از جمعیتی بود که خواستار ممانعت از جنگ افروزی او بودند. 

 

 

انتقام سخت و شکستن هیمنه آمریکا

رهبر ایران به همراه پیام تسلیت، سخن از انتقام گفت. رئیس جمهور، وزیر دفاع، فرمانده ارتش، فرمانده سپاه و دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران همه آمریکا را به «انتقام سخت» وعده دادند. حتی ظریف وزیر خارجه ایران نیز اعلام کرد آمریکا مسؤول پیامدهای این ماجراجویی رذیلانه است. ظریف معتدل ترین وزیر خارجه ایران در طول 40 سال اخیر بوده است. او توانسته بود با به نتیجه رساندن برجام، صلح را به ایران و آمریکا و جهان هدیه دهد. ولی در این مورد آمریکاییها عملی کینه توزانه مرتکب شدند لذا ظریف اعلام کرد هر زمان و به هر شکلی که صلاح بدانیم پاسخ آمریکا را می دهیم.  

بنابراین پرده دوم نمایش ترامپ همزمان با پرده اول به اجرا درآمد. او توئیت کرد اگر ایران به هر فرد یا هدف ایالات متحده حمله کند، آمریکا سریعاً و به صورت کامل حمله متقابل می‌کند، و چه بسا [این حمله] به طریقی نامتناسب باشد. 

پمپئو و اسپر هم اظهارات تهدیدآمیزی را منتشر کردند. مارک اسپر تأکید کرد بلافاصله به حمله ها و اقدامات ایران آنگونه که دوست داریم جواب می دهیم. آمریکائیها حتی پا را فراتر نهادند و طی نامه ای از طریق سفیر سوئیس به ایران پیام دادند در صورت هر گونه تعرض ایران به اهداف آمریکایی، رهبر این کشور را ترور خواهند کرد. 

عصر شنبه، دونالد ترامپ در 3 توییت دنباله‌دار ایران را باز هم تهدید کرد. در بخشی از این توییت‌ها آمده است:

«ما 52 مکان و سایت را که برخی از آن‌ها ارزش بسیار بالایی از نظر فرهنگی دارد، تحت نظر داریم. ایران و خود این اهداف تحت حمله سریع و شدید قرار خواهند گرفت و آمریکا دیگر هیچ تهدیدی را قبول نمی‌کند».

ترامپ نمی دانست که حمله به اماکن فرهنگی، جنایت جنگی محسوب می شود و اگر چنین کاری مرتکب شود، محاکمه خواهد شد. پمپئو بلافاصله گفت که آمریکا در حمله به ایران تنها اهدافی را که در درگیری‌های نظامی از نظر قانونی مجاز هستند، مورد حمله قرار می دهد. اسپر نیز در کنفرانسی خبری در پنتاگون اعلام کرد:‌

«ما از قوانین نبرد مسلحانه پیروی خواهیم کرد».

جبران اشتباه ترامپ

اما تلاشهای این دو نفر برای جبران اشتباه ترامپ فایده ای نداشت زیرا از نظر ترامپ این موضوع کاملاً صحیح بود و باید انجام می شد. او در حالی که در هواپیمای مخصوص رئیس جمهوری آمریکا نشسته بود یک بار دیگر تاکید کرد که آمریکا مجاز به حمله به اماکن فرهنگی ایران است. 

رسانه ها به وظیفه ای که به آنها محول شده بود به بهترین نحو ممکن عمل میکردند: تکرار تکرار تکرار. همراه با هر مصاحبه و توئیت از ترامپ، به اندازه صدها کتاب، گفتگو و تفسیر تحویل مردم دنیا شد. صاحبنظران معروف و کارشناسان بی نام تحلیلهای متعددی را ارائه نمودند ولی در نهایت برآیند تمام این بحثها به یک نتیجه ختم می شد: «اگر ایران واکنش نشان دهد که خواهد داد، ترامپ جنگ کوبنده ای را علیه ایران آغاز خواهد کرد. بنابراین ایران به نفعش هست که کوتاه بیاید». 

ترامپ که در تبلیغات انتخاباتی به مردم آمریکا قول داده بود این کشور را از جنگهای بیهوده و بی پایان بیرون بکشد، حالا با محاسبات اشتباه و سیاست نسنجیده خود، آمریکا را در مسیر جنگ دیگری قرار داده بود. مطمئناً ژنرال های پنتاگون عواقب این جنگ را به وی گوشزد کرده بودند ولی آنطور که به نظر می آمد مثل اینکه او جلسه توجیه نظامی را خوب متوجه نشده بود و یا نمی خواست به آنها توجه کند. واقعاً آیا ترامپ می دانست که اگر باران شهاب ها و سجیل های ایران شروع به باریدن کند، آنوقت به غیر از دعا کردن، کاری از دست او برای سربازان آمریکایی برنخواهد آمد؟ (البته اگر او دعا کردن بلد باشد). آیا اگر فرزندان ترامپ هم به همراه سربازان آمریکایی در پایگاه عین الاسد بودند، باز هم او با همین اشتیاق و به همین شدت بر طبل جنگ می کوبید؟ 

در منطقه اما هیچ کشوری این اقدام ترامپ را تأیید نکرد. ترامپ انتظار داشت حداقل کشورهای حوزه خلیج فارس با شادمانی او را ستایش کنند ولی آنها  نه تنها او را تأیید نکردند بلکه اعلام کردند خواهان کاهش تنش در منطقه هستند.

حتی اسرائیل هم در کنار آمریکا نماند. نتانیاهو که روز اول، از این اقدام ترامپ تمجید کرده بود، سه روز بعد با بالا گرفتن تنش و حتمی شدن واکنش تنبیهی ایران، در جلسه کابینه اعلام کرد اسرائیل در ترور سردار قاسم سلیمانی نقشی نداشته و این یک اتفاق آمریکایی است و ما باید از آن بیرون بمانیم. او حتی مقام‌های اسرائیلی را از هرگونه مصاحبه در مورد ترور سردار سلیمانی بر حذر داشت. 

ائتلاف ضد داعش نیز مخالف این اقدام ماجراجویانه بود. آنها به هیچ وجه دوست نداشتند جان سربازانشان به علت لجبازی های یک رئیس جمهور دمدمی مزاج به خطر بیافتد. 

و اما ایرانیها در وعده خود صادق بودند. آنها انتقام سردار سلیمانی را قبل از دفن پیکر او و درحالیکه تقریباً همه کارشناسان، اقدام ایران را با فاصله حداقل یکماهه و حتی دو ماهه پیش بینی کرده بودند، گرفتند. پنجمین روز شهادت سردار سلیمانی 18 دیماه ایران بی توجه به هجمه رسانه ای و تهدیدات پی در پی آمریکا، پایگاههای عین الاسد و اربیل را با موشک مورد هدف قرار داد. ایرانیها حتی ساعت حمله را همان ساعت ترور سردار سلیمانی 1:20 نیمه شب انتخاب کردند. 

نمایش ترامپ نیز مردود شد

این اتفاق نشان داد که پرده دوم نمایش ترامپ نیز مردود شد. آنهمه تبلیغ آمادگی ارتش آمریکا و حمله رعدآسا به 52 نقطه هدف تعیین شده، صرفاً جهت ارعاب ایران و خودداری این کشور از چنین اقدامی بود، که ظاهراً محقق نشد.

بعد از این حمله، ترامپ تا 19 ساعت جلوی دوربینها ظاهر نشد، برنامه های معمول و سخنرانی ها لغو شد و جلسات پنتاگون و شورای امنیت ملی پی در پی برگزار شد. بعد از 19 ساعت همه منتظر دستور مقابله به مثل رئیس جمهور آمریکا بودند ولی خطابه 8 دقیقه ای ترامپ همه را غافلگیر کرد.

او خیلی راحت با اشاره به اینکه در این حمله آسیبی به سربازان آمریکایی نرسیده، از کنار آن به سادگی گذشت. ترامپ با اظهار یکسری ادعاهای تکراری، اعلام کرد چون به نظر می رسد ایرانیها تمایل به ادامه عملیات ندارند، لذا ما هم اقدامی نمی کنیم.

به دنبال آن مارک اسپر که به عنوان وزیر دفاع آمریکا، ایران را به پاسخ کوبنده در صورت هر واکنش احتمالی تهدید کرده بود، پس از اصابت موشکهای ایران به پایگاههای اربیل و عین الاسد فقط یک جمله گفت:

«آمریکا آماده پایان دادن به هر گونه جنگی با ایران است».

ظاهراً ماجرا تمام شد ولی در این بین یکسری پیامدها، گفتنی ها و البته سؤالات باقی ماند که در سرعت وقوع وقایع و شلوغ کاری رسانه ای مغفول ماندند ولی با گذر زمان کم کم ذهن ها را به خود مشغول خواهند کرد.

مروری بر نتایج این قمار از پیش باخته

1- ترامپ بعد از ترور سردار سلیمانی، 5 شبانه روز از قدرت ارتش آمریکا و تجهیزات نوین آن و آمادگی برای حمله کوبنده به ایران سخن گفته بود. بنابراین حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکا، او را در بن-بست انتخاب گرفتار نمود. او می بایست یا بنا به ادعای خودش جنگی تمام عیار را با ایران آغاز می کرد؛ که در این صورت حتی اگر ایران را ویران می کرد، در مقابل تلفات و خساراتی که از ایران متحمل می شد، به هیچ وجه از سوی مردم آمریکا قابل قبول نبود زیرا ژنرال ها شدیداً به او تذکر داده بودند که ایران به هیچ وجه قابل مقایسه با عراق یا افغانستان نبوده و باتلاقی وحشتناک تر از ویتنام خواهد بود؛ و یا اینکه از حرف خود کوتاه بیاید که در این صورت این عقب نشینی یک دروغ بزرگ به لیست دروغگویی او افزوده و موجب سرافکندگی هم حزبی های او خواهد شد. در نهایت او گزینه 2 را انتخاب نمود.

2- ادبیات پمپئو بلافاصله بعد از موشکباران پایگاههای عین الاسد و اربیل توسط ایران، عوض شد. او حتی از کلیه دیپلماتهای آمریکایی خواست تا از هر گونه تماس و ارتباط با گروههای اپوزسیون دولت ایران خوداری کنند. او به دنبال تلطیف اوضاع بود وگرنه این اقدام هیچ معنی و دلیلی ندارد. این در مقایسه با اظهارات جنگ طلبانه یک هفته اخیر او، یک عقب نشینی و تغییر مشی 180 درجه ای محسوب می شود.

لازم به ذکر است آمریکا همیشه یک میزبانی صمیمی برای گروههای مخالف رژیم ایران بوده و از آنها همه گونه حمایت به عمل آورده است. 

3- کشتن سردار سلیمانی کشتن دیپلماسی بود. ترامپ با این اقدام فرصت دیپلماسی با ایران را از بین برد. رهبر ایران چند ساعت بعد از موشکباران پایگاههای آمریکایی، آمریکا را دشمن ملت ایران معرفی کرد. در حالیکه ایشان همان کسی بودند که با عبارت معروف «نرمش قهرمانانه» به دفاع از ظریف و تیم هسته-ای وی در برابر برخی تندروها پرداخت و اگر این حمایت نبود، برجامی هم نبود.

اگر روحانی و اوباما آنقدر شجاعت داشتند که با اولین مکالمه تلفنی، ذوب شدن یخ روابط دو کشور را کلید بزنند؛ ترامپ به تنهایی آنقدر حماقت داشت که این روند رو به بهبود را قطع، و شرایط را به 40 سال پیش برگرداند. او زخمی را بر مردم ایران زد، که به این زودیها التیام نخواهد یافت. 

4- ترامپ با این اقدام زحمات تیم خرابکاری و آشوب در ایران را ضایع کرد. آنها که با موج¬سواری بر نارضایتی اخیر مردم در رابطه با افزایش قیمت بنزین، موفق شده بودند خیابانها را شلوغ کنند، امیدوار بودند که بتوانند برای 22 بهمن جشن انقلاب، خیابانها را خلوت کنند. اما آنچه قطعی شد اینکه حماسه حضور پرشور مردم در مراسم عزاداری سردار سلیمانی به مراسم 22 بهمن، رأی گیری اسفند ماه و... تسری پیدا خواهد کرد. 

5- ممزوج شدن خون ایرانیها و عراقیها به دست آمریکاییها، هر اندازه که کینه و نفرت آنها را نسبت به آمریکا بیشتر کرد، محبت و اتحاد بین آنها را بیشتر نمود. بدین ترتیب پروژه تفرقه افکنی بین مردم ایران و عراق که با هزینه های هنگفت در ماههای اخیر وارد مرحله جدیدی شده بود، کاملاً شکست خورد. 

6- دو روز پس از عملیات ترور، پارلمان عراق روز یکشنبه با برگزاری نشستی درباره اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور، به خروج تمامی نیروهای خارجی رای داد. یعنی در صورت اصرار ترامپ برای ماندن در عراق، نیروهای آمریکایی اشغالگر محسوب می شوند. در واقع سلسله کارهای کوته بینانه ترامپ به تسریع در خروج نیروهای آمریکایی منجر شد. 

7- در داخل آمریکا نیز با توجه به غیر قابل پیش بینی بودن رفتارهای ترامپ، و به منظور جلوگیری از پیامدهای ناگوار، مجلس نمایندگان طرحی را به تصویب رساند که به موجب آن اختیارات رئیس جمهور برای اقدامات نظامی علیه کشورها محدود می شود. 

8- ایران که بر حفظ قدرت موشکی خویش مصمم بود، مصمم تر شد. زیرا ثمره بهره¬مندی از این قدرت را عیناً داشت کرد. زمانی که موشکهای ایران به پرواز درآمدند، سؤال همگان این بود: پاتریوت های آمریکا کجاست؟ این امر مشتریان محصولات نظامی آمریکایی را به فکر فرو برده و صد البته در انتخاب-های آتی آنها تأثیرگذار خواهد بود. 

9- مجلس ایران با ارائه طرح سه فوریتی مبلغ 200 میلیون یورو فقط برای دو ماه آخر سال جاری، جهت تقویت نیروی قدس تصویب کرد. لازم به ذکر اینکه ارائه طرح سه فوریتی در تاریخ مجلس بی سابقه بوده است. این امر بیانگر اراده راسخ ایران برای تقویت نیروهای برون مرزی و حمایت از جبهه مقاومت در برابر تروریسم می باشد و اقدام اخیر ترامپ، ایران را در این مسیر مصمم تر کرد. 

10- دو روز بعد از ترور، ایران گام پنجم و نهایی کاهش تعهدات برجامی را برداشت. بعد از این ایران هیچ محدودیتی در تعداد سانتریفیوژها، ظرفیت و درصد غنی سازی و میزان مواد غنی شده نخواهد داشت. 

11- ایران می توانست این حمله را به یکی از گروههای مقاومت که در منطقه پراکنده اند محول نماید و بدین ترتیب از بار مسؤولیت آن نیز به دور باشد. ولی به عمد و با اعلام قبلی و از خاک خودش این عملیات را انجام داد. این امر عرصه را بر ترامپ تنگتر کرد. او با توجه به لفاظی های چند روز پیش، حتماً باید عکس العمل نشان می داد که نداد. 

12- ترامپ برای اینکه بتواند از سرزنش رسانه های آمریکایی نجات یابد سعی کرد چنین وانمود کند که حمله ایران تلفات و خسارتی نداشته و آنقدر بی اهمیت است که ارزش واکنش از سوی آمریکا را ندارد. تیم او به صورت غیر مستقیم چنین القاء کردند که با توجه به اعلام قبلی ایران، آنها پایگاه را تخلیه کرده بودند.

ولی در اینجا چند سؤال هنوز بی پاسخ مانده است. ارتشی که بنا به گفته ترامپ بازسازی شده و پیشرفته ترین تجهیزات نظامی را در اختیار دارد آیا بهتر نبود به جای تخلیه پایگاه و فرار از میدان، می-ایستاد و با تجهیزات پیشرفته خود، موشکهای ایران را در آسمان منفجر می کرد و ضمن به رخ کشیدن قدرت آمریکا به جهانیان، ایران را به خاطر این جسارت تنبیه می کرد؟ علت 9 سورتی پرواز هواپیما‌های C-130 به اردن و اسرائیل چه بود؟ در حالی که اینها پروازهای برنامه ریزی شده نبودند.

آیا علتی غیر از تخلیه زخمی‌ها داشت؟ علت پرواز پیاپی بالگردهای شنوک به بیمارستان آمریکایی‌ها در بغداد چه بود؟ یک فروند هواپیمای ترابری استراتژیک سی ۱۷  با ماموریت آمبولانس هوایی در ساعات اولیه صبح چهارشنبه به سمت پایگاه هوایی رایمشتاین در جنوب آلمان رفته و در آنجا فرود آمده است. آیا امکان توضیح در این باره هست؟ چرا تا 72 ساعت بعد از حمله ایران هیچ خبرنگاری را به پایگاه عین الاسد راه ندادند؟ حتی خود عراقی ها را که در قسمتی از پایگاه مستقرند راه نمی دادند؟  

13- حتی اگر به فرض بپذیریم که این یک حمله نمادین بوده، صرف اجازه به یک کشور در منطقه غرب آسیا جهت حمله موشکی به یک پایگاه مهم آمریکا، مایه خجالت و سرافکندگی است. در طول 70 سال گذشته پس از جنگ جهانی دوم، هیچ کشوری جرأت حمله به آمریکا را نداشته حتی اتحاد جماهیر شوروی. اگر ترامپ به چنین هماهنگی تن داده باشد، در واقع پوشالی بودن قدرت و هیمنه آمریکا را در سطح جهان فریاد کرده است. بدون تردید کره شمالی نظاره گر این رویداد بوده و اعتماد به نفس و انگیزه این کشور برای مواجهه با آمریکا را دو چندان کرده است. 

14-  با رد فرضیه هماهنگی، ایران در حالی پایگاههای آمریکایی را هدف قرار داد که مقامات آمریکایی طی چند روز گذشته اعلام کرده بودند که در آماده باش کامل و وضعیت هوشیاری 100 درصد قرار دارند. یعنی تمام رادارها و موشکهای پدافندی و رهگیرشان روشن و آماده آتش بودند ولی حتی یک موشک ایران را نتوانستند رهگیری کنند. آیا این موضوع، برتری تکنولوژی ایران و دست بالای این کشور در نبرد جنگال را بیش از پیش نمایان نمی سازد؟ 

15- عکس های ماهواره ای پایگاه عین الاسد قبل و بعد از حمله ایران بیانگر دقت بالای موشکهای ایرانی است. این پایگاه با 48 کیلومتر مربع مساحت در۱۷۰ کیلومتری بغداد علاوه بر نیروهای آمریکایی، میزبان سایر کشورهای ائتلاف و عراقی ها نیز هست. ایران در این عملیات با استفاده از موشکهای فاتح ۳۱۳ با برد ۵۰۰ کیلومتر و قیام با برد ۷۰۰ کیلومتر فقط محل استقرار آمریکاییها (مرکز کنترل فرماندهی آمریکا، سوله‌های آمادها و تعمیر و نگهداری بالگرد‌ها، آشیانه بالگرد‌ها و هواپیمای با سرنشین و بدون سرنشین) را مورد هدف قرار داد و به تأسیسات سایر قسمتهای پایگاه آسیبی نرسید. این در حالیست که ایران هنوز سجیل، خانواده شهاب و موشکهای راهبردی را در بسته دارد.

16- این رویداد آزمون ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری بود. او قصد داشت با ترور سردار سلیمانی برای انتخابات نوامبر سرمایه گذاری کند. ترامپ می¬خواست در سال انتخابات، ژست یک رئیس جمهور مقتدر مثل رونالد ریگان را بگیرد. او قمار کرد و بدجوری هم این قمار را باخت. بطوریکه شاید بتوان گفت شلیک به ماشین سردار سلیمانی، شلیک به حیات سیاسی ترامپ بود و بدین ترتیب آخرین میخ را او بدست خود بر تابوت خویش کوبید تا بعد از کارتر دومین رئیس جمهور ایالات متحده باشد که به علت مناقشه با ایران شانس انتخاب در دور دوم ریاست جمهوری را از دست داده باشد. اینکه بایدن حق دارد به فراست و دوراندیشی خود ببالد. چرا که او در اولین اظهار نظر خود به درستی گفته بود این اقدام ترامپ یقیناً نتیجه عکس خواهد داد.

هیئت تحریریه ایران زمین

ثبت نظر
نام و نام خانوادگی :
نظر خود را بنویسید :
پربیننده‌ترین اخبار تحلیل سیاسی
پربیننده‌ترین اخبار تحلیل سیاسی
پربیننده‌ترین اخبار
آخرین اخبار
اخبار برگززیده ...
به نظر شما نتیجه برجام چه تاثیری بر معیشت مردم می گذارد؟
تاثیر بسیار مطلوب بر اقتصاد و معیشت مردم
بدون تاثیر
تاثیر بد و مخرب در دراز مدت بر اقتصاد و امنیت ملی
ثبت رای
قیمت لحظه ای
در حال بروز رسانی ...
دلار
بیت کوین
یورو
لیر
پوند
دلار کانادا
یوان چین
کرون سوئد
تمامی قیمت ها به ریال می‌باشد.
در حال بروز رسانی ...
سکه
انس طلا
مثقال طلا
طلای ۱۸
تمامی قیمت ها به ریال می‌باشد.
در حال بروز رسانی ...
نفت برنت
در حال بروز رسانی ...
بورس
در حال بروز رسانی ...
شهروند خبرنگار ...
تقویم روز شنبه، 29 ارديبهشت، 1403
ربات ChatGPT؛ هوش مصنوعی مُچ هوش انسانی را خواباند؟ وقتی هنوز زبان انسانی دست برتر را دارد
تحلیلگر ایران زمین
ربات ChatGPT؛ هوش مصنوعی مُچ هوش انسانی را خواباند؟ وقتی هنوز زبان انسانی دست برتر را دارد

ربات Chat GPT این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته و بسیاری از علاقه‌مندان به این حوزه، هر روز مشغول چت کردن با رباتی هستند که با شما حرف می‌زند، راهنمایی‌تان می‌کند و حتی کارهایتان را با سرعتی باورنکردی انجام می‌دهد؛ آن هم تا حدی زیادی رایگان!